معرفی کنترل تطبیقی
«تطبیق یافتن» معادل “to adapt” و به معنی «تغییر دادن به گونهای که رفتار موجود با شرایط جدید مطابقت داشته باشد» است. کنترل تطبیقی نیز بر همین مطابقت با تغییر اشاره دارد. اصطلاحات «سیستمهای تطبیقی» (Adaptive Systems) و «کنترل تطبیقی» (Adaptive Control) به اوایل دهه ۱۹۵۰ بر میگردند، زمانی که طراحی خلبانهای خودکار برای هواپیماها موجب پیشرفت پژوهش در زمینه کنترل تطبیقی شد. با تغییر نقطه کار پرواز، دینامیک هواپیما دچار تغییرات شدیدی میشود که نمیتوان آن را با یک کنترل فیدبکی با بهره ثابت کنترل کرد. بنابراین، به یک کنترل پیچیده، مانند کنترلکننده تطبیقی، نیاز بود که بتواند تغییرات را یاد گرفته و سیستم را با آنها وفق دهد.
هدف از استفاده از کنترل تطبیقی (به انگلیسی:Adaptive control) آن است که کنترلر طراحی شده بدین روش، بتواند در مقابل تغییرات آرام در سیستم و همچنین خطاهای مدلسازی پاسخ مناسب بدهد. تفاوت کنترل تطبیقی و کنترل مقاوم آن است که در کنترل تطبیقی نیازی به دانستن بازه کاری سیستم و یا میزان خطای پارامترها نیست. به عبارتی، طراحی از دیدگاه کنترل مقاوم به کنترلری میانجامد که در بازه مشخصی به پایداری سیستم میانجامد بدون آنکه نیازی به تغییر قوانین کنترلی باشد، ولی، با روش کنترل تطبیقی میتوان قوانین کنترلی را به گونهای با تغییر شرایط تطبیق داد که سیستم پایدار شود. کنترل تطبیقی به دو روش مستقیم وغیر مستقیم تقسیم بندی می شود که امروزه اکثر مقالات بر روی کنترل تطبیقی مستقیم تمرکز دارد.
در این نوشته سعی کردیم تا مختصرا برای شما عزیزان به “معرفی کنترل تطبیقی” بپردازیم.