پایتخت معمولی!
کمتر کسی فکر میکرد که سریال پایتخت، روزی در کمک به صدا و سیما، به یک اهرم جذاب رسانهای برای مقابله با یک ویروس همهگیر تبدیل شود. در وضعیت این روزهای شیوع کرونا، هیچکدام از دستورهای “در خانه بمانیمِ” دولت و صدا و سیما به اندازه پخش سریال پایتخت، مردم را در خانه نگاه نمیدارد! ششمین فصل از مجموعه تلویزیونی پایتخت در شرایطی این روزها مهمان ایرانیان در قاب رسانه ملی است که علی رغم رکورد مخاطب، موافقان و مخالفان سرسختی دارد.
سریال پایتخت از ابتدای پخش آن در فصل اول با فضاسازی مناسب، ایجاد موقعیتهای ساده طنز و دیالوگ محور، و خلق شخصیتهایی باورپذیر و خودمانی که بیننده برای هر کدام مابه ازایی در واقعیت قایل میشود، به سرعت جای خود را در دل مخاطبان ایرانی باز کرد.
طراحان و نویسندگان پایتخت با استفاده مناسب از ظرفیتهای فرهنگ بومی خطه شمال کشور و روایت داستانهای غیر تکراری و عامهپسند، باعث ماندگاری این سریال و شخصیتهای آن در ذهن مردم شدند و این حمایت تا آنجا پیش میرود که حین پخش هر فصل، تکه کلامهای بازیگران اصلی سریال به سرعت در بین مردم رونق مییابند.
در کنار بازی قابل قبول بازیگران اصلی سریال مخصوصاً محسن تنابنده (نقی)، احمد مهرانفر (ارسطو)، ریما رامینفر (هما) و کارگردانی سیروس مقدم، مرد کهنهکار مجموعههای تلویزیونی و همسرش الهام غفوری در مقام تهیه کننده، این، اما دقت و وسواس نویسندگان سریال بوده است که علاوه بر خلق دیالوگها و موقعیتهای مناسب برای شوخی، جذابیت و کشش داستان را نیز در هر فصل رقم زدهاست.
بعد از اتمام پخش پایتخت ۴ در رمضان سال ۹۴، سریال پایتخت بیشتر از قبل جدی گرفته شد و با یک وقفه ۳ ساله، پایتخت ۵ با شکلی متفاوت و داستانی مهیج و با سرمایه گذاری موسسه اوج، تهیه و پخش شد. در کنار شوخیهای جذاب همیشگی، خانواده نقی معمولی در یک سفر غیر معمولی از ایران به ترکیه و از ترکیه به سوریه و جنگ با داعش میروند. این فصل از پایتخت نیز مورد قبول میافتد و بیشترین جوایز جشنهای دنیای تصویر و جشنوارههای نوروزی صدا و سیما را شکار میکند.
و اما پایتخت ۶ (معمولیتر از معمولی!)
پایتخت ۶ این روزها علی رغم بینندگان میلیونی، بیش از پیش آماج انتقادات ریز و درشت قرار گرفته است. عدهای به نمایش بیاحترامی و حرمتشکنی ناشی از نمایش رفتار بازیگران کودک و نوجوان سریال نسبت به بزرگترها انتقاد دارند و گروهی به گذشتن از خطوط قرمز صدا و سیما در این سریال اشاره میکنند و حتی انگشت اتهام را بیش از عوامل پایتخت، به صدا و سیما نشانه گرفته اند؛ که به قیمت جذب بیننده و پخش آگهی، چشم خود را بر بعضی درشت گوییها بسته و دست عوامل را برای شوخیهای منشوری باز گذاشته است: طعنه به حسن روحانی در مورد اطلاع از افزایش قیمت بنزین در صبح روز جمعه، تلفظ واژه سانتریفیوژ و شوخی با آیتالله جنتی، اشاره به برنامه بفرمایید شام شبکه من و تو، اشاره به سلفی نمایندگان مجلس با موگرینی، خواندن بخشی از آهنگ جنتلمن ساسی مانکن، شوخی با آداب حج، ته استکانی ریختن آب زمزم! و مواردی از این قبیل از جمله انتقادات مدافعان خطوط قرمز در رسانه ملی است.
مشکل پایتخت ۶ چیست؟ (وقتی فیلم نامه ضعیف است)
شاید بتوان تیکههای ریز و درشت سیاسی و غیر سیاسی که در سریال مطرح میشود را متناسب با فضای طنز سریال تا حدی پذیرفت، اما باید اذعان کرد که جدا از این انتقادات، نه تنها این فصل از پایتخت کشش و جذابیت پایتختهای قبل را ندارد، بلکه مشکلات محتوایی بزرگتری نیز دارد. هر چند خلق موقعیتهای طنز با توجه به محدودیتهایی که در صدا و سیمای ایران وجود دارد سخت است، اما باید پذیرفت تا اینجای کار که دو سوم از سریال پخش شده است، خط داستانی مشخصی روایت نمیشود و فیلمنامه به شدت در خلق یک ایده داستانی مشخص ناتوان عمل کرده است.
معلوم نیست این بخاطر نبود خشایار الوند است یا نه، اما اینکه برای خلق موقعیتهای طنز، دست به دامان دروغهای پیاپی شخصیتها یا حاضر جوابی و بیاحترامی و از آن بدتر کتککاری کوچکترهای داستان نسبت به بزرگترها شویم تنها و تنها ناشی از ضعف ایده در فیلمنامه است. در شرایطی که گاهاً در سریالهای داخلی یا خارجی دیگر، کل داستان یک قسمت، حول تنها یک دروغ و عواقب آن میچرخد، در پایتخت گویی دروغ نقل مجالس همگان است و عواقبی هم ندارد.
دیگر خبری از مفاهیم والای انسانی نظیر اتحاد، محبت، دوستی و یکدلی در بین شخصیتها نیستیم. بهروز ۱۰، ۱۲ ساله به شدت رحمت که جای پدر وی است را کتک میزند و بهتاش در رویای نقی با پدرش دست به یقه میشود! رحمان و رحیم تفننی تریاک مصرف میکنند، در فرودگاه در جیب نقی تریاک پیدا میشود، اما با وساطت نماینده مجلس همان شب به خانه برمی گردد تا با پرواز بعد به حج برود!، بهتاش به بدترین شکل به بزرگترها بیاحترامی کرده و در مقام دروازهبان تیم نساجی دیگران را تیغ میزند.
سارا و نیکا هم بدون هماهنگی با والدین نصاب ماهواره میآورند و به انگار به حرف آن آقای دکتر گوش کرده و اول اینستا بعد کتاب اند! شاید طراحان سریال نمیدانند که فرزندان ما با بهتاش و بهروز و سارا و نیکا و رحمان و رحیم همذات پنداری خواهند کرد و وقتی میبینند ما به این رفتارهای بیادبانه بازیگران میخندیم، چه بسا دچار سوءتفاهم شده و از آنها الگو بگیرند.
این ضعفهای محتوایی در سریال، با هیچ شعاری پوشانده نخواهد شد. در شرایطی که تا اینجای سریال، پایتخت بیش از شاید تمام سریالهای پخش شده در صدا و سیما تا کنون خطوط قرمز و چهارچوبهای ممیزی را رد کرده است، عوامل سریال همچنان از سانسور بعضی بخشها و دیالوگها شکایت میکنند! ادعایی که قطعا پوشش خوبی برای ضعفهای بیشمار قصه این فصل پایتخت نخواهد بود!
لینک چاپ شده “پایتخت معمولی!“ در سایت فرارو